واژه "فضای سایبر" را نخستین بار ویلیام گیبسون (William Gibson) نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر Neuromancer در سال 1984 به کار برده است.
فضای سایبر در معنا به مجموعههایی از ارتباطات درونی انسانها از طریق کامپیوتر و وسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می شود.
یک سیستم آنلاین نمونهای از فضای سایبر است که کاربران آن میتوانند از طریق ایمیل با یکدیگر ارتباط بر قرارکنند. بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبر نیاز به جابجاییهای فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط از طریق فشردن کلیدها یاحرکات ماوس صورت میگیرد.
این عدم جابجایی فیزیکی، محققان را واداشت که به مطالعه برخی شباهتهای فضای سایبر با حالت های نا هشیاری، بخصوص حالتهای ذهنیای که در رویا ها ظاهر میشوند، بپردازند.
آنان با الهام از گفته های یکی از رهبران بزرگ "ذن" به نام چانگ تزو (Chuang Tzu) برای تحقیقات خود در زمینه کشف شباهتهایی بین فضای سایبر و رویا بهره جسته اند. گفته می شود که:
"چانگ تزو شبی در خواب می بیند که یک پروانه شده است. وقتی بیدار می شود با خود می اندیشد: آیا من مردی هستم که خواب می بیند پروانه شده است، یا اینکه پروانه ای هستم که اکنون خواب می بیند یک"مرد" شده است."
روند کاری یک کاربر کامپیوتر در فضای سایبر دقیقا نوعی یکی شدن یا محو شدن در درون واقعیتی متفاوت یعنی واقعیتی مجازی که ورای قوانین و واقعیت های واقعی است.
مانند یک رهبر ذن در هنگام مدیتیشن که با محیط اطراف خود به وحدت می رسد، کاربر کامپیوتر هم در هنگام کار در فضای مجازی با آن یکی می شود.
شما تقریبا بی حرکت و آرام می نشینید، چشمانتان روی پرده ای درخشان خیره میشود، اتاق کاملا تاریک است، تنها منبع نور در درون شما است و در حالیکه همه توجه و ذهنتان بر کلمات و تصاویر این پرده درخشان متمرکز است ، انگشتانتان کلیدهای کی بورد را مینوازد. در این لحظه دوست دارید با ذهنیات و تصورات خود یگانه شوید . مرز بین دنیای درون و بیرون تقریبا ناپدید میشود و دیگر گذر زمان معنایی ندارد.
البته این سناریوی هر روز کاربران کامپیوتر نیست. زیرا اغلب اوقات ما صرفا به جهت انجام کاری مشخص و بدون آنکه به درون جهان مجازی فرو رویم به صفحه کلید ضربه می زنیم اما اگر از استفاده های دم دستی کامپیوتر صرف نظر کنیم و از کاربران حرفه ایی و پروپاقرص کامپیوتر پرس و جو کنیم درخواهیم یافت که بسیاری از آن ها به راحتی لحظاتی را به یاد میآورند که گویی هیچ حائل و فاصله ای بین خود و کامپیوتر شان احساس نمیکردند.
در واقع می توان گفت که فضای سایبر گستره ایی از ذهن است که می تواند تمامی اشکال زندگی منطقی را بسط و معنا دهد. شما می توانید حالت های متنوع و متفاوت ذهنی را از قبیل تخیلات(خیالپردازی ها) خیالپروری ها، توهمات، حالات هیپنوتیستیک و سطوح گوناگونی از هوشیاری را در فضای مجازی تجربه کنید.
تحت این چنین شرایط است که فضای سایبر همانند دنیای "رویا" می شود. دنیایی که وقتی ما به خواب فرو می رویم ، پدیدار می شود.
فضای سایبر را نمی توان تنها یک"بزرگ شاهراه اطلاعاتی" ساده دانست. زیرا تجربه ذهنی ما در فضای مجازی با تجربه ذهنی ما زمانی که بی هیچ هدف و ارزشی خیالبافی می کنیم، کاملا متفاوت است.
در واقع همانگونه که علم روانشناسی خواب شبانه را برای حفظ سلامتی، توسعه عاطفی و رشد شخصیت یک فرد ضروری می داند، این فضای مجازی هم بیش از هر چیز دیگری در خدمت روان انسان است. زیرا مرزهای بین وا قعیت های آگاهانه و نا آگاهانه را به هم نزدیک ساخته و می تواند درباره معنای "واقعیت" چیز هایی به ما بگوید.
محیط "پهلیس" (Palace) یک محیط چت گرافیکی است که ما برای این تحقیق آن را انتخاب کرده ایم. کاربران در این محیط می توانند برای برقراری ارتباط با دیگران از بین صورتک های گرافیکی موجود در آن محیط، یک یا چند صورتک را برای باز نمایی شخص خود انتخاب کنند. این صورتک ها هر یک موقعیت یا حالت روانی خاصی را بیان می کند.
بعضی از این حالت های "رویاگونه" در محیط "پهلیس" را می توان در دیگر فضاهای مجازی هم پیدا کرد. ولی تعدادی از این حالت های تنها در محیط "پلس" وجود دارند و کاملا بی نظیر و خاص هستند.
مهم تر از همه این است که محیط "پهلیس" مانند رویا بسیار مجذوب کننده است. چرا که این محیط یک "تجربه بصری" جدی است. یک مثل قدیمی میگوید : "یک تصویر با ارزش تر از هزاران کلمه است ." علم روانشناسی هم تجربه بصری را تجربه ای بسیار غنی و تصاویر و نمادها را زبان ناآگاهانه می نامند.
برای درک و آشنایی بیشتر با این"تجربه بصری" باید از دیدگاه روانشناسی خواب، رویا و رویا بینی را مورد توجه قرار داد.
برخی از ویژگی های رویا و رویا بینی از دیدگاه روانشناسی را می توان به شرح زیر فهرست کرد:
- در رویا قوانین مرسوم زمان، مکان و مسافت اجرا نمیشود
- فردی که خواب می بیند می تواند مکررا از یک ماجرا به ماجرایی دیگری منتقل شود، بی آنکه روی زمین سفر کند. ممکن است فرد در خواب خود درگیر ماجرایی در تهران باشد اما بلافاصله درگیر ماجرایی در هاوایی گردد....
- در رویا حسی از مسافت یا مکان وجود ندارد، مسافت و مکان به مفهوم مادی تنها روی زمین خاکی معنا دارد .
- همچنین کشش جاذبه زمین و آگاهی روزانه اغلب در رویا ناپدید می شوند.
- فرد می تواند چون جسمی شناور در فضا، در حال پریدن یا پرواز کردن باشد. دقیقا بر خلاف آنچه که به عنوان قوانین نیوتن به اثبات رسید است.
حالت های فوق در فضای سایبر در حد وسیع تری رخ می دهد. زیرا کاربران در آن فضا از قوانین و آگاهی های زمینی فرا تر می روند: آن ها تنها با یک کلیک ساده بر روی نگارهایی می توانند از مکانی به مکان دیگر انتقال یابند، بدون هیچ حرکتی در پاها یا چرخشی درچرخ ها و یا هیچ عاملی که برای اثبات حرکت فرد وجود داشته باشد.
این تنها یک تغییر بصری و روانی است که انتقال را نشان می دهد. در حالیکه شما با وجودی مادی، درون اتاقی با انتخاب شخصی و کاملا بیدار نشسته اید. و آنچه که اتفاق می افتد مانند رویایی است که به شما احساسی از لذت و آسودگی میبخشد.
شاید زمانی نه چندان دور ما هم با این گفته چانگ تزو (Chuang Tzu) هم کلام شویم ؛ آیا این ما هستیم که در فضای سایبر به عنوان کاربر سیر می کنیم یا اینکه این فضای سایبر است ، که به عنوان بخشی از برنامه های خود ما را تعریف می کند ، کسی چه می داند؟